سفارش تبلیغ
صبا ویژن

کارون

خاطره ای منتشر نشده از مهندس حبیبی دبیرکل محترم حزب موتلفه اسلامی

ابتدا فوت آقای شیخ حسین علی متتظری را به خانواده محترمشان تسلیت عرض می کنم و امیدوارم که با این همه ظلمی که این فرد نسبت به نظام اسلامی و شخص رهبری انجام داد خداوند او را مورد غفران قرار دهد. الله اعلم

پس از مراسم عزاداری دیشب عده ای از دوستان دور مهندس محمد نبی حبیبی (دبیرکل محترم حزب موتلفه اسلامی) جمع شده بودند و ایشان خاطره زیر را برای جمع نقل کردند.

مهندس حبیبی گفتند در زمان حیات حاج احمد آقا در طی جلسه ای که با حضور آقای رفیق دوست پیش حاج احمد آقا بودیم حاج احمد آقا مطلب زیر را نقل کردند:

حاج احمد آقا گفتند در سال 65 جلسات هفتگی سران قوا در دفاتر یکی از آنها یا در جماران،  البته بدون حضور امام برگزار می شد.

در یک جلسه ای که در جماران تشکیل شده بود. من (حاج احمد آقا)، آیت اله خامنه ای (ریس جمهور) ، آقای موسوی اردبیلی (ریس شورای عالی قضائی) ، آقای میرحسین موسوی (نخست وزیر) ، آقای هاشمی رفسنجانی (ریس مجلس) حضور داشتیم.

از قرار اتفاق در همان روز آقای منتظری نیز با امام جلسه داشتند. در آن سال امام هر وقت با آقای منتظری ملاقات می کرد بعد از جلسه برافروخته و عصبانی بودند. به طوری که در چهره شان مشخص و نمایان بود.

در وسط جلسه بودیم که ناگهان امام بدون در زدن (که به طور معمول و رسم ایشان برای احترام بود) یک دفعه و با همان حالت عصبانیت شدید و برافروختگی وارد اتاق شدند و رو به ما فرمودند که " من از اول با قائم مقامی آقای منتظری مخالف بودم و خبرگان بدون هماهنگی با من به این کار اقدام کرد و من منعی نکردم اما الان می گویم آقای منتظری بدرد رهبری بعد از من نمی خورد"  جمله امام که تمام شد همه سران قوا و من در یک سکوت سنگینی فرو رفتیم و همه متحیر از این جملات بودیم چون سابقه نداشت و حضور غیر متتظره امام هم نشان از اهمیت موضوع بود.

بعد از مدتی سکوت آقای خامنه ای شروع به صحبت کردند که"  آقای منتظری شاگرد شما بودند و در زمان شاه مبارزات داشتند و زندان طولانی مدت رفتند و ...." و از آقای منتظری تعریف کردند و در آخر هم آقای خامنه ای گفتند که " خب اگر ایشان نباشند چه کسی باشد؟ " به محض اینکه آقای خامنه ای این حرف را زدند  امام بی فاصله و سریعا دست شان را به سمت آقای خامنه ای دراز کردند و گفتند " خود شما " که بعد از این حرف امام دوباره جلسه به سکوت سنگینی رفت و باز بعد از مدتی  خود آقای خامنه ای خطاب به امام فرمودند " اگر اجازه می دهید من درخواستی از شما دارم" بعد از اجازه امام ایشان فرمودند " درخواست می کنم همین الان حکم کنید که بازگویی این مطلب در خارج این جلسه حرام است مگر به اذن شما " که امام پذیرفتند و به اعضای جلسه همین را حکم کردند.

این کل خاطره ای بود که آقای مهندس حبیبی برای  ما از جلسه خودشان و آقای رفیق دوست با حاج احمد آقا تعریف کردند.

عده ای از دوستان تقاضا کردند که ایشان این مطلب را نوشته و برای چاپ در اختیار رسانه ها قرار دهند اما ایشان گفتند که چون در جلسه ما با حاج احمد آقا فقط آقای رفیق دوست بودند یک نفر برای تایید مطلب کافی نیست. و همچنین این خاطره را 2 بار هم در حضور حاج سید حسن آقای خمینی نقل کردند که اتفاقا در هر دوبار در جمع سران احزاب راست و چپ و اصولگرا و دوم خردادی بود که ایشان هم بودند و من به عنوان نماینده موتلفه در ضمن سخنرانی ام بیان کردم و کسی هم بعدا اعتراضی نکرد.

و گفتند که خاطره را نوشته اند و به موسسه نشر آثار امام هم داده اند.

از آنجایی که خود مهندس حبیبی این خاطره را در جمع های مختلف هم نقل کرده اند برای نوشتن این مطلب در وبلاگ اجازه مستقلی از ایشان نگرفتم اما کسانی که این مسئله برایشان مهم است می توانند با خود مهندس حبیبی صحبت کنند.

و اما نکات مستخرجه از این خاطره:

1-  امام از اول با قائم مقامی رهبری منتظری مخالف بودند

2- خبرگان رهبری بدون اذن امام برای ایشان قائم مقام تعیین کرده بود

3- امام از سال 65 که قضایای مهدی هاشمی پیش آمد به انحراف منتظری پی برده بودند و پس از هر جلسه با ایشان هم برافروخته و عصبانی و ناراحت بودند که این عصبانیت برای امام به آن خونسردی نشان دهنده نوع مطالب رد و بدل شده بین ایشان و منتظری بوده است.

4- امام از سال 65 (3 سال قبل از فوتشان) روی رهبری آیت الله خامنه ای نظر داشتند و جواب قاطع و بی فاصله ایشان به سوال آقای خامنه ای در آن جلسه نشان از تفکر قبلی ایشان بر روی این مسئله است. ضمن اینکه این جواب نشان دهنده رد دیگران تا زمان حضور آیت الله خامنه ای را می دهد. دقت کنید که امام می توانستند به صورت کلی هم جواب دهند یا مثلا بگویند یکی از همین جمع خودتان اما نام بردن از شخص آقا در آن جلسه حتی برای خود اعضا هم بسیار سنگین بوده است

5-  حضور آقای میرحسین موسوی در آن جلسه برای این زمان ما بسیار مهم است. چون ایشان حتما این جلسه را به یاد دارند. نظر امام را هم می دانند و آنوقت این همه علیه رهبری موضع می گیرند. و حرف می زنند و بر ضد نظام کار می کنند. ای کاش ایشان صداقت داشتند و خاطره این جلسه را نقل می کردند. و البته نشان دهنده این است که هم اکنون میرحسین موسوی بر ضد نظر امام فعالیت می کند. در حالی که خود را مدعی راه امام می داند

6- تا این لحظه به خاطرات سال 65 هاشمی رفسنجانی دسترسی ندارم و خاطرات ایشان در آن سال را بررسی نکردم تا ببینم آیا ذکری از همچنین جلسه ای در آن وجود دارد یا نه. امیدوارم به زودی نتیجه این بررسی نیز مشخص شود.

------------------------------------------------------------------

پی نوشت :

1-     پیام آقا به مناسبت فوت شیخ حسینعلی منتظری بسیار حکیمانه و متواضعانه بود چون اول شخص مظلوم در این بحث ها خود ایشان هستند به خصوص با تهمت هایی که منتظری به ایشان وارد کرده بود. ضمن اینکه به نظر من در این وسط ما باید نظر خود را نیز حفظ کنیم هرچند رهبری اینگونه پیام دادند اما نباید ظلم های او به نظام و رهبری مورد غفلت و فراموشی قرار گیرد.

2-     هنوز فتنه های دوران امیرالمومنین بر سر ما نیامده است فتنه سوار شدن زن پیامبر بر شتر سرخ مو و ایستادن رو در روی حضرت و نظام حکومتی ایشان باید دید مصداق کنونی اش چه می شود؟؟؟؟

به نقل از:

http://srfarzaneh.persianblog.ir/ 


نوشته شده در شنبه 88/10/5ساعت 12:7 صبح توسط محمدعلی زرین نظرات ( ) |



Design By : ParsSkin.com