یادم میاد پارسال همچین موقع هایی بود که یک مهندس بعد از 20 سال توی جعبه جادویی حاضر شد و جملات معروف و عامه پسندش رو گفت . از "قانونگرایی" گرفته تا "دوستی امام خمینی " و "التزام به ولایت فقیه" و البته "ادب مرد به زدولت اوست".

اما بعد از 22 خرداد و شاید چند روز قبل تر بود که این مهندس متوهم ما افاضات قبلی رو فراموش کرد ؛ و البته "ادب مرد به ز دولت اوست" را ایضا.

متوهم مهندس ما بعد از 22 خرداد که دید دیگه چیزی برای از دست دادن نداره با کمک چند تا اون ور آبی و اونور تر آبی (دیگه میشه اونور اقیانوس اطلس) و با شیخ مهدی ( که متاسفانه بازهم خواب موند و پنجم ! شد) عده ای رو کشون کشون تو خیابونا اورد. اما عاقل ها که دیدن مهندس هنرمند داستان ما راه به بیراهه گرفته ، صفشون رو جدا کردن. از راهپیمایی 25 خرداد که همه جور قشری توش بود ، موند تفاله های آشوبگر روز عاشورا. و این تفاله ها که دیگه عرصه رو تنگ و گفتارشون رو ننگ دیدن ، زبون به فحش و بی ادبی کشیدن. به هر حال قرآنٍ سر نیزه به همت عمارها پایین اومده بود ، اسب تروی پیر شده بود و کارامدی نداشت و عرعر های BBC و VOA خسته کننده شده بود.

اما هنوز هم بعضی از از عشاق پیر متوهم خوابند و تو BBC و face book و بالاترین دنبال گمشدشون میگردن.

فکر میکنن حالا که ما حرفی برای گفتن نداریم پس باید محیط های علمی و عقلی رو کنیم چال میدون. شاید این نتیجه بده.

نمونش این طیف سخنور و عاشق مناظره دانشگاه خودمون یعنی سمنان. که عاشق مناظرن ولی ... !!!

ولی وقتی گفتید باشه مناظره ، میگن نه از سوی طیفمون توبیخ شدیم!!! ( منظور همون طیف مدافع آزادیه )

الغرض؛

دوشنبه 3 خرداد کرسی آزاداندیشی به صورت مناظره بین صادق زیباکلام و عباس سلیمی نمین و با موضوع "رضا خان خادم یا خائن"  تو تالار امیرکبیر دانشگاه سمنان برگزار شد. برای پرسیدن سوال شفاهی اولین داوطلب بنده بودم. با خوشامدگویی به مهمانان شروع کردم. با استناد به کتاب ارتشبد فردوست خیانتی که رضاشاه به خاطر تاج و تخت به وطنش کرده و در مقابل متفقین مقاومت نکرده بود رو یادآور شدم، از استاد زیباکلام خواستم که بفرمایند این چه خدمتی است؟

اما استاد جواب دادن که من کتاب فردوست رو معتبر نمی دونم ، و رضاخان در مقابل متفقین مقاومت کرد و اونهایی که در مقابلشون مقاومت نکرده بودند از جانب رضاخان تنبیه شدند .البته دکتر زیباکلام هیچ سندی هم برای مدعاش نیاورد. و از اینجا بود که شعله مناظره بین زیباکلام و سلیمی بالا کشید. هر چقدر سلیمی از اون برای مدعاش سند می خواست زیباکلام حاشا میکرد. جالب بود که طرفداران به شدت منطقی جنبش به اصطلاح سبز دانشگاه در مقابل صحبت های بدون سند زیباکلام دست میزدن اما در برابر سخنان مستند ( با ذکر کتاب و صفحه) سلیمی نمین شلوغ بازی در می آوردن که سند بی سند !!! خنده بقیه دانشجویان به این منطق عالی جنبش سبز و حاشای زیباکلام در یک بحث منطقی و تشویق اونها از سلیمی نمین در قبال سخنان مستند ، نتیجه ای جز شکست زیباکلام نداشت ، که این مسئله رو هم خود استاد فهمید (حالات روحی ایشون این موضوع رو فریاد میزد) و هم سایر دانشجویان. در برنامه یکی از دانشجویان به زیباکلام گفت : "آقای زیبا کلام ، من نمیدونم چه نسبت فامیلی بین شما و رضاخان وجود داره که انقدر از رضا خان حمایت می کنی!". اما این دانشجو بعد از سخنرانی روی سن رفت و از ایشون بابت لحن تندش معذرت خواهی کرد. و این است نهایت ادب یک دانشجو.

اما فرداش تو 4 خرداد ، جناب آقای صفارهرندی تو سالن خوارزمی دانشگا سمنان اومدن. با پارتی بازی، یکی از مدعیان حقیقت جو ! منطقی ! و با ادب! " ادب مرد به ز دولت اوست" روی سن رفت . با کمال ادب ! توهین ها و تهمت هایی رو نثار صفارهرندی و دانشجویان نمود . از دست اندرکارن گرفته تا حاضران. از اینکه نتونستن به صفار کفش پرت کنن معذرت خواست و گفت قبل از ورود سایر دانشجویان صندلی ها از سوی عده ای پر شده بود و الخ. و فهمیدیم که این فقط سران فتنه نیستن که توهم دارن. توهم در باور طرفداراشون هم بارور شده.

و دیری نپایید که همچون حوادث گذشته دانشگاه ، سریعا فیلم این ادب ورزی و راستگویی در"face book" و "بالاترین" و"یوتیوب" و ... قرار گرفت تا هر آنکس که ندانست "ادب مرد به ز دولت اوست" یعنی چه بداند آنرا. توصیه میکنم حتما این کلیپ رو ببینید تا اگر شما هم نمی دانید (مانند من که نمی دانستم) بدانید.

نوشته شده در جمعه 89/3/7ساعت 5:56 عصر توسط محمدعلی زرین نظرات ( ) |