سفارش تبلیغ
صبا ویژن

کارون

آماده عبور از مرز بودم که دستی به شونه ام خورد . برگشتم و نگاهی به چهره طرف انداختم.

مردی بود میانسال که از مسئولای گمرک می نمود.

گفت: اخوی . از گیت ایران که رد شدی چفیه ات رو در بیار. عراقی ها و آمریکایی ها خیلی رو چفیه حساسن. ممکنه اذیتت کنن.

با خودم گفتم که این چفیه چه کرده که دشمن انقدر از اون واهمه داره.

بی خود نیست که امام خامنه ای همیشه چفیه به گردن داره.


نوشته شده در جمعه 89/7/9ساعت 1:4 عصر توسط محمدعلی زرین نظرات ( ) |



Design By : ParsSkin.com