• وبلاگ : كارون
  • يادداشت : دختران مانكن در نمايشگاه
  • نظرات : 8 خصوصي ، 29 عمومي

  • نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + يك دلسوخته 

    سلام مجدد. امروز هم خدا قوت.

    ميدوني! به يک تناقضاتي رسيدم. راهنمايي ميخواهم. نميدونم آيا تو کشورهايي مثل ترکيه و مالزي که صحبت شد و من هم رفته ام و خودم ديده ام، نيروهاي آمر به معروف دارند يا نه؟ به نظرم ميرسه بايد يک تغيير رويه داد. به نظرم ميرسه با اونچه در بقيه کشورهاي مسلمون ديدم و پدرم از زمان قبل از پيروزي شکوهمند انقلاب تعريف کرده، بايد دين و حجاب رو بپذيريم که يک مسئله شخصيه. يعني افراد خودشون بدونن که ديندار باشند يا نباشند، با حجاب باشند يا نباشند. چون تجربه اين سي سال انقلاب عزيز فکر ميکنم بهمون اين مسئله رو نشون داده که دين و حجاب با زور منافات داره. توي مصر يا مالزي، اونهايي که با حجابند اونقدر قشنگ حجاب دارند که آدم لذت ميبره. توي ترکيه همونطور که گفتي هم افراد خيلي با حجاب داره و هم آنتاليا و ... داره. فلذا فکر ميکنم بايد يک تغيير رويه داد. به نظرم اگه به همين منوال ادامه بديم نه تنها نميتونيم افراد بد حجاب رو اصلاح کنيم، که ممکنه ريزش زيادي در افراد با حجاب هم داشته باشيم. من خودم چند نمونه اش رو در و بر خودم متاسفانه ديده ام. من عضو نيروي مقدس بسيجم. ولي مدت زياديه که دارم فکر ميکنم بايد تغييري ايجاد کرد. بايد جلوي دلزدگي مردم رو از دين و اسلام و بسيج و ولايت بگيريم. ماها مسئوليم. اگه اشتباه رفتار کنيم در مقابل خدا و پيامبر و رهبر مسئوليم. الان اگه دلزدگي از دين بوجود بياد، که اومده، مقصرش خدا و پيامبر و ولي امر نيست مقصرش ما هستيم که رفتار و سکنات اشتباه داريم. دين و حجاب و نماز بايد توي دل مردم ريشه کنه. دين و حجاب با امر به معروف قوت نميگيره. اگه کسي رو مجبور کنيم که مسلمون واقعي بشه اون فقط از روي ترس تظاهر موقتي خواهد کرد و بعد وقتي ما نيستيم نه تنها به حالت اول بر ميگرده بلکه رفتار ناشايست تري هم از خودش بروز ميده.

    اينهايي که عرض شد موارديه که مدتهاست ذهن من رو به خودش مشغول کرده. هنوز به نتيجه کاملي در موردش نرسيدم. نميدونم درست فکر ميکنم يا نه. لطفا راهنمايي و مساعدت فرمائيد.

    اجرکم عند ا...

    پاسخ

    سلام. خسته نباشيد. ببينيد ، اولا دين اسلام ،ديني اجتماعيه . يعني همونطور که براي امور شخصي انسان قوانين و دستورات داره براي اجتماع هم قانون داره. نمي تونيم بگيم خب من به مسائل شخصيش پايبندم و مسائل اجتماعيش به من ربطي نداره. هر کس مسئول کار خودش! اگر اينطور بود که وقايع قوم نوح و عاد و ثمود و ... نبايستي بوجود مي اومد. دشمن براي نابود کردن فرهنگ اسلامي ما در طول تاريخ فعال بوده. کشف حجابي رو که احمدشاه براشون انجام نداد ، رضاشاهي رو اوردن که انجام بده. چون مي دونن پاشنه آشيل مقاومت ايران و فرهنگ ايراني ، اسلامه. چون ايراني با پوست و گوشتش به اين فرهنگ رسيده. و راه به زانو دراوردن ايران نابودي فرهنگ اسلاميه. همونطور که وقتي فرانسه دنبال تسلط بر الجزاير بود ابتدا با سلاح فرهنگي وارد شد. يعني حجاب رو از زن الجزايري گرفت و بعد استعمارش بر الجزاير رو گسترش داد . فرانتس فانون تو کتاب انقلاب الجزاير ميگه :"«هر چادري که دور انداخته مي شود ، افق جديدي را که تا آن هنگام بر استعمارگر ممنوع بود در برابر او مي گشايد و بدن الجزايري را که عريان شده است ، تماما به او نشان مي دهد. پس از ديدن هر چهره بي حجابي اميدهاي حمله ور شدن اشغالگر 10 برابر مي گردد... . هر چادري که مي افتد ، هر بدني که از چادر بيرون ميآيد ، به اين معناست که الجزاير به انکار وجود خويش پرداخته و هتک ناموس را از جانب اشغالگر پذيرفته است! با هر چادري که رها مي شود ، گويي جامعه الجزاير خويشتن را به مکتب ارباب تسليم کرده و تصميم ميگيرد تحت رهبري اشغالگر ، عادات و رسوم خويش را تغيير دهد». ملت الجزاير زماني خودش رو شناخت که براي رهايي از بند استعمار 1 ميليون از جمعيت 17 ميليونيش رو در راه استقلالش فدا کرد. سري قبل کتاب " غروب آفتاب در آندلس " رو به شما پيشنهاد دادم. اين کتاب هم در مورد نحوه بازپس گيري آندلس از مسلمونهاس. (سعي ميکنم تا چند روز آينده خلاصه اين کتاب رو تو وبلاگ بذارم). (يکي از کارها اين بود که تاکستانهايي را وقف کردند تا شراب آنها را به طور مجاني در اختيار جوانها قرار دهند.جوان ها را به سمت زنان و دختران خود سوق دادند تا آنها را به شهوات آلوده کنند . گذشت زمان راههاي اصلي براي فاسد يا آباد کردن يک ملت را عوض نمي کند ، امروز هم همان کار را مي کنند."بيانات مقام معظم رهبري در ديدار جوانان سيستان و بلوچستان . 6 اسفند 81 ") با انحراف جوانان مسلمان آندلس ، سپاه عظيم و قدرتمند مسلمانان به راحتي شکست خورد و مسلمانان آندلس قتل عام شدن. حالا سوال اينه که چي شده کشورهاي استعمارگر که قتل عام 40% جمعيت ايران در سال 1917 رو در پرونده دارن ، دائم به فکر آزادي (همون بي بندوباري) در ايران هستن. آيا به فکر حقوق بشرن يا به فکر استحمار؟ جنگ تحميلي براشون نتيجه معکوس داشت. يعني جوانهاي ما معتقدتر شدن. اما جنگ نرم و فرهنگي چي ؟ به قول اميرخاني:"آن روزها مشخص بود در مقابل آنکه با تفنگ حمله مي کند با تفنگ بايد دفاع کرد اما امروز کسي نمي داند در مقابل آن که با تفنگ حمله نمي کند چه بايد کرد. " . حالا به نظر شما بايد صبر کنيم تا فرهنگ ايران هم مثل فرهنگ الجزاير و ترکيه محکوم به انکار بشه بعد سلاح مبارزه فرهنگي رو به دست بگيريم؟ بذاريم ايران مستعمره غرب بشه و بعد با خون هاي بيشمار دوباره دست استعمار رو قطع کنيم؟ يا همين الآن با آگاهي بخشي و امر به معروف و نهي از منکر به دفاع از ارزشهامون بريم؟ به قول يکي از خطبا :"همونطور که ما در جنگ تحميلي تلفات داديم ، امروز هم تو جنگ نرم تلفات داريم " ولي اين تلفات نشونه شکست و عقب نشينيه؟ ببخشيد خيلي طولاني شد.