کارون
غرب که نهیلیسم را راه تسلط بر جهان یافته ، کالایی بنام جسم دارد که تنها بعد وجودی اوست. در این مکتب «انسان پوچ، وجود خودش را در طغیان و سرکشی تایید می کند... . این انسان ،ابدالآباد فارغ از مسئولیت بودن یک آدم محکوم به مرگ را می داند. برای او همه چیز مجاز است، چون خدایی در کار نیست و چون انسان خواهد مرد(1) پس تا قبل از اینکه تاریخ انقضایش به سر رسد باید از این بعد جسمانی تمام لذت را ببرد. و در آن ، زن ، آیینه جمال خداوندی تبدیل به کالایی مصرفی می گردد . در این فرهنگ و تمدن ، زن سراسر جسم است و مرد سراسر چشم . حیا و غیرت به دفترچه خاطرات تاریخ سژرده می شود و آن دو را تنها می توان در فرهنگ لغات یافت ،نه فرهنگ بشری. برتراند راسل ، فروید و ... هموار کننده این راهند. راهی که سرانجام آن اعماق دره ضلالت است. «نظر من این است که جلوی حسادت در امر جنسی -که نامش را غیرت گذاشته اند- گرفته شود. مردان آنگاه که با عشقبازی همسران خود مواجه می شوند و احساس ناراحتی می کنند باید کف نفس و اغماض کنند ، مزاحم آنها نشوند ،بلکه از این مردان بیگانه که همسر محبوب آنها را خوشحال و مسرور کرده اند شکرگزار باشند!» (2) مرگ معنویت و خدامحوری در غرب سرآغاز داستان بلندبالایی است که نقطه پایانی ندارد و ظهور مکاتب جدید نیز نمی تواند به عدم حضور معنویت و تشنگی بشریت به آن پاسخی مناسب دهد و مانند آب شور دریا تنها بر استسقای جوامع می افزاید. امروزه تنها روزنه امید و دریچه تنفس بازگشت به عصر ایمان است . عصر خدامحوری. تا بار دیگر بر عصر پست مدرنیسم روشن شود که «یگانه مکتبی که صلاحیت رهبری بشر را دارد اسلام است. و هم روشن شود که کار غرب در فلسفه اجنماعی به هذیان و پریشان گویی رسیده است ؛ وقت آن است که غرب مانند همه زمانهای دیگر ، با همه تقدمی که در علوم و صنایع دارد ، فلسفه زندگی را از شرق بیاموزد»(3) 1- نقل از مقاله *توضیح بیگانه* ژان پل سارتر ، در مقدمه بیگانه آلبر کامو 2- برتراند راسل ، به نقل از اخلاق جنسی شهید مطهری صفحه 26 3- اخلاق جنسی در اسلام و جهان غرب شهید مطهری صفحه 28 ادامه دارد...
Design By : ParsSkin.com |