کارون
حدودا 2 سال قبل بود که رئیس نیروی انتظامی در اخبار اینگونه بیان کرد که: « گاهی برای درمان نیروی انتظامی به عمل جراحی نیاز است». ماجرا چه بود؟ حدودا در نیمه های شب ، زنی که قصد رفتن به بیمارستان برای عیادت و مراقبت از همسرش را داشت برای رسیدن به بیمارستان به وسیله ای جز خودروی نیروی انتظامی اعتماد نکرد. اما متأسفانه مفسدینی که لباس مقدس نیروی انتظامی را به تن کرده بودند ... . این خبر با واسطه به گوش مقام معظم رهبری می رسد و ایشان سریعا دستور پیگیری و برخورد شدید با این 2 مامورنمای مفسد را می نمایند. 48 ساعت بعد این جسد 2 مأمورنما است که در صبحگاه نیروی انتظامی درس عبرتی برای سایر مفسدین مقدس نما می گردد تا خطاکاران بدانند جایگاهی که مأمن مردم است مفسدین را تحمل نخواهد کرد و دیر یا زود بجای لباس سبز کفن سفید باید بر تن کنند. حال بعد از گذشت 2 سال شخصی که ادعای دلسوزی برای نظام و مردم را دارد اشک ریزان با چشمانی که شب بیداری در آن موج می زند ! برای رئیس مجلس خبرگان ! نامه می نویسد و می نویسد آنچه را که همه میدانند . آقای کروبی ؛ رهبری فرزانه که به محض شنیدن ماجرای مذکور و یا دریافت کردن گزارشات تکان دهنده از کهریزک ، اینگونه صریح واکنش نشان می دهد و درخواست مجازات از دستگاه قضایی و تکرار می کنم دستگاه قضایی را می نماید از دیدگان پر بصیرت ! جنابعالی شایستگی آن را ندارد که مخاطب نامه شما گردد؟ آیا باز هم تکذیب می کنید که در خط دشمنان نظام حرکت می کنید؟ آیا شما با اقدام دشمن شاد کن خود تأکید نکردید این سخن لغو بی بی سی را که « هم اکنون رهبر! بی طرف ملت ایران هاشمی رفسنجانی است»؟ آقای کروبی؛ آیا نشنیدید و نخواندید خبر روزنامه تابمز را که کذب از آن می بارید؟ متنی که نویسنده داستان تخیلی آن به همت لجن پراکنی شما از 3 بار تجاوز به یک پسر بچه آن هم در حضور باقی زندانیان خبر می داد؟ آیا شما نمی توانید از از بین این همه زندانی که روزنامه تایمز متصور شده فقط 4 نفر را پیدا کنید تا از مجازات حد رهایی یابید؟ آقای مدافع حقوق بشر : از اینکه نام خود را به عنوان یک قهرمان از بنگاههای خبرپراکنی جهان می شنوید چه احساسی دارید؟ از اینکه لجن پراکنی به نظام مقدس اسلامی به همت جمعی از مدعیان مردمسالاری پایان پذیر نیست چه فیضی می برید؟ به فرض که خبر شما درست باشد ، آیا راه دیگری نیافتید تا مکاشفات شما همچون آن خانم گمنام ( که یک هزارم معروفیت و نفوذ شما را نداشت) کمترین هزینه را به نظام تحمیل کند و بیشترین اثر را داشته باشد؟ شیخ اصلاحات ؛ چه زود آقای هاشمی این نکته را فهمید و جواب نامه شما را نداد و آنرا به دستگاه قضا سپرد و وا اسفا که شما هنوز آب را برای دشمنانمان گل آلود نکه می دارید. چرا باید چنین خودکام بودن اسیر دانه هر دام بودن شدن هم صحبت دیوانه ای چند حقیقت جستن از افسانه ای چند پیشنهادهای انتخاباتی به کاندیداهای افغانستان(طنز) با سلام خدمت کاندیداهای محترم انتخابات ریاست جمهوری افغانستان، آقایان: حامد کرزای، عبدالله عبدالله، رمضان بشردوست و اشرف غنی. امیدوارم که حالتان خوب باشد. اگر اجازه بدهید از این پس شما را با نام کوچکتان مخاطب قرار دهم. منبع: جهان نیوز نسل کشی در ایران بی تردید قحطی بزرگ 1919-1917 بزرگترین فاجعه تاریخ ایران و فراتر از تمامی وقایع پیش از آن است. فاجعه ای که در آن 40% جمعیت ایران قربانی اهداف استعمارگرانه استعمار پیر شدند.قحطی بزرگ زمانی رخ داد که تمامی ایران در اشغال نظامی انگلیسی ها بود. ولی انگلیسیها نه تنها هیچ کاری برای مبارزه با قحطی نکردند ، بلکه عملکرد آنها اوضاع را وخیم تر کرد و سبب مرگ میلیون ها نفر از ایرانیان شد. درست در زمانی که مردم ایران بدلیل قحطی نابود می شدند ، ارتش بریتانیا مشغول خرید مقادیر عظیمی غله و مواد غذایی از بازار ایران بود که نه تنها نیروهای خود را از گرسنگی برهاند بلکه ایرانیان را فدای منافع استعماری خود کند و برای جلوگیری از آشوب مردمان باکو اندک غله تولید شده در شمال ایران را نیز به آنها حاتم بخشی کند. انگلیسی ها برای مقابله با قحطی و به تبع آن آشوب در باکو چنین تصمیم می گیرند : «بهترین شیوه برای خدمت به منافع ما این است که از هر جایی که می شود ، آذوقه و محصول را خریداری کرده و سپس آنچه را که بدست آورده ایم به مقامت محلی (باکو)تسلیم کنیم، آنگاه مراتب را به اطلاع عموم برسانیم.» جالب تر اینکه انگلیسی ها مانع واردات موادغذایی از آمریکا ، هند و بین النهرین به ایران شدند. به علاوه در زمان چنین قحطی عظیمی ، انگلیسی ها از پرداخت پول درآمدهای نفتی ایران استنکاف ورزیدند. هولوکاستی عظیم که سیطره انگلیس را بر ایران تداوم بخشید. هولوکاستی که در آن 40% جمعیت ایران در برابر استعمارگر ذبح شدند. هولوکاستی که در آن کوره های آدم سوزی وسعتی به اندازه یک کشور پیدا کرد. و الآن... و حال پس از گذشت قریب 90 سال از نسل کشی عظیم در ایران چه شده که استعمار گر پیر دوباره به تکاپو افتاده و چنگالهای پنهان شده در زیر پارچه لطیف و مخملی خود را نشان می دهد؟ حقیقتا چرا چنگ های خونین این روباه پیر که در زیر دستکش دفاع از آزادی و حقوق بشر پنهان شده باز به سمت مردم ایران دراز شده؟ آیا دل استعمارگری که با قساوت قلب 40% مردم ایران را فدای مطامع خود نمود ، حال برای شته شدن چند ایرانی می سوزد؟ آیا واقعا BBC بدنبال احقاق حقوق بشر در ایران است؟BBC این صدای استعمارگر پیر با ضجه و شیون برای کشته شدگان حوادث پس از انتخابات چه اهدافی را دنبال می کنند؟ آیا طی این مدت درس حقوق بشر فراگرفته اند؟ . فراموش نکنینم که اگر لحظه ای با "لالایی" انگلیس و بنگاه لجن پراکنی آن به خواب برویم ایران را نه افغانستان و نه عراق می کنند بلکه ایران را ایران1917 ! می کنندهمانطور که آشوب باکو را با سیر کردن شکمشان و اعتراض ایران را با قحطی زدگی و مرگ خاموش کردند. و بدا به حال آنانکه بر خود نام "اعتماد ملی" گذاشته اند و و به زعم خود جامعه را بیدار می کنند اما خود در"لالایی خوانی" روباه شریکند و مردم را از واقعیت اهداف استعمار دور می کنند. و خود "مقدم" اند در همراهی با "لالایی خوانی " استعمارگر و نه طوطی اعتماد ملی بلکه جغد آواز خوان و شریک روباهند.» خلاف معرفت و عقل، ره چرا سپریم به روی دشمن خود، در چگونه باز کنیم؟ حدیث روشن ظلم شما و محنت ما حقیقت است ، چرا صحبت از مجاز کنیم؟ · برای مطالعه بیشتر درباره قحطی سال 1917 به کتاب قحطی بزرگ نوشته محمدقلی مجد و ترجمه محمدعلی کریمی ، چاپ انشارات مطالعات و پژوهش های سیاسی مراجعه نمایید. بسم ا... الرحمن الرحیم با گرامیداشت شهدای عملیات خیبر و زنده نگه داشتن یاد سردار خیبر در تاریخ 25 مرداد سال اصلاح الگوی مصرف وبلاگ خیبر88 آغاز به کار نمود.
عالیجنابان! حامد، عبدالله، رمضان و اشرف! همانطور که مستحضر هستید ما چند وقت پیش در ایران یک انتخاباتی برگزار کردیم و بر شماست که با تجربه از انتخابات ایران، احتمال پیروزی خود را افزایش دهید. در زیر راهکارهایی ارائه میشود:
1ـ لطفا فردی را رئیس ستاد انتخابات خود کنید که به فرد دیگری رای ندهد. مثلا ممکن است «کرباس غلام» از فعالان سیاسی افغان مدعی شود که من حتی اگر لازم شود حاضرم کفش «اشرف غنی» را واکس بزنم! در اینجا اشرف غنی نباید فریب کرباس غلام را بخورد، چرا که احتمال دارد کرباس غلام در روز انتخابات، به اشرف غنی رای ندهد و جلوی چشم دیگران رای خود را بدهد به مثلا رمضان بشردوست.
2ـ برنامههایتان را طوری اعلام کنید که رایتان لااقل از آرای باطله بیشتر باشد. این خیلی ضایع است که شما سرجمع 300 هزار رای داشته باشید. باور کنید خواننده «از اون بالا کفتر میآیه...» اگر کاندیدا شود بیشتر از آرای باطله رای میآورد.
3ـ اگر در مناظره، نامزدی از نامزد دیگر پرسید که چرا از «بایرام جزیره»، مفسد اقتصادی افغان، پول گرفتهاید، قافیه را نبازید. ملت افغان را [...] حساب کنید و مدعی شوید که از «احمد شاه مسعود» برای تیغیدن بایرام، اجازه داشتهاید! هر جای مصاحبه دیدید که اطلاعات اقتصادیتان کافی نیست، از مادر بزرگ خود مایه بگذارید و از قول وی آمار ارائه دهید.
4ـ هر جای مناظره اگر خواستید یک حال اساسی به طرف بدهید، قبلش بگویید: من به شما علاقه دارم! مثلا اینطوری: جناب رمضان بشردوست! من شما را دوست دارم، من به شما علاقهمند هستم!
5- در مناظره شجاع باشید و اسامی مفسدین اقتصادی را اعلام کنید. اگر آقازاده کلهگندههای افغان به بیتالمال دست درازی کردند، آنها را به مردم معرفی کنید. به مردم متکی باشید نه سفارتخانه انگلیس. ملت افغان را از آقازاده حامد کرزای و برهانالدین ربانی و گلبدین حکمتیار بزرگتر بدانید.
6ـ به وقتش شلنگ تخته بیندازید. هنوز انتخابات تمام نشده،در یک کنفرانس مطبوعاتی شرکت کرده، خود را برنده انتخابات جا بزنید و این پیروزی را به خودتان تبریک بگویید.
7ـ اگر نتیجه انتخابات اعلام شد و شما بین 4 نفر، پنجم شدید، ببینید شیخ اصلاحات چی کار کرد، شما هم همان کار را بکنید.
8ـ با توجه به اینکه در افغانستان وظیفه حمل و نقل صندوق آرا با تعدادی الاغ است،مدعی شوید الاغها در نبود یونجه، آرایی را خوردهاند که مردم افغان نام شما را بر آن نوشته بودند! یا میتوانید ادعا کنید که عدهای قرصهایی به این الاغها دادهاند و این الاغها با خوردن قرصهای مخصوص این توانایی را پیدا کردهاند که چهار زانو نشسته و با خودکار در آرا تقلب کرده باشند! حال اگر از شما کسی مدرک خواست،بگویید شما مدرک بیاورید که الاغها چنین قرصی نخوردهاند. بعد اگر به شما گفتند: «البینة علی المدعی»، این را دیگر من نمیدانم؛ میتوانید صبر کنید تا ببینید بیانیه جدیدی که به اسم [...] صادر میشود، حاوی چه نکاتی است.
9ـدر صورت شکست در انتخابات میتوانید نیروهای طالبان را به اسم مردم افغان به خیابانهای کابل ریخته، از آنها بخواهید با آتشزدن سطلهای زباله، منطق خود را به جهانیان نشان دهند. بچههای خودتان را بفرستید خارج، بچههای افغان را بریزید در خیابانها، بعد اگر عدهای گفتند مسؤولیت این خونها با شماست،بگردید ببینید در افغانستان، علی مطهری کیست؟! یعنی هر جایی برای خودش یک علی مطهری دارد. همچین تاریخ را برایتان تحلیل کند که...!
Design By : ParsSkin.com |