کارون
سلام بر آقایم، ولی نعمتم، صاحب الزمان سلامی از دور به مولای قریبم ، سلامی به دوری من از تو و دلتنگی تو،از من که این خود نشانی از غربت به همراه دارد، غربتی به طول گذر ثانیه ها در عرض دوازده قرن ، که موالیان آن از مولای خود غایبند و غافل ، ولی او حاضرست و ناظرست و ذاکر ، یاد ما را همیشه به همراه دارد ودر کوچه پس کوچه های زمین خاکی به دنبال یار می گردد ، البته نه از سر نیاز، بلکه او طبیب است و آب حیات به همراه دارد وبه دنبال بیماران خود می گردد ولی شایستگی نوشیدن آن را غیر از یاران عاشق آن یار سفر کرده از نظر، ندارند که با توجه قلبی به حضرت و لبیک به ندایش قصد طواف کعبه ی دلها می نمایند و او را در تحقق عبودیت و عدالتش همراهی می کنند و حیات طیبه و جاودانه را به منصه ظهور می رسانند. مولایم تولدت مبارک ؛ تبارکت به طلوع مهرت، به روشنی راهت، که به خورشید وجودت، برکت را معنا کردی، چه ولادتی! که انبیاء و اولیاء وعده ی آمدنش را بشارت داده وحضورش را به خدمتش مسئلت نموده اند که او نعمت فراوان و کوثربی بدیلی است که با ظهورش سحرگاه، به نورش، متجلی خواهد گشت . گویند به ظهورت، به انتظار، قیام باید کرد قیامی که قامتش را سالهاست که بسته ای وجبریل از پس پرده غیب به نظاره، خبر از قائم داده است که میایی و ظلمکده را به دهکده ای از مهر و وفا تبدیل خواهی کرد . آقا سربازانت در آماده باش به سر می برند و با اشاره ات جان را کف دست ، فدا می کنند ،پس چرا این همه معطلی ... ؟ مگر نه این است که ندای عجل فرج به آسمان بلند است ،خیابان ها و کوچه ها چراغانی است ،نیمه شعبان دیدنی شده، شربت و شیرینی فراوان شده ... همه به یمن قدمهایت ، همه به انتظار ظهورت و... به عشق وجودت ، پس مشکل کجاست ... ؟ که چشمانمان به جاده ی انتظار مانده و خبری نمیاید، آیا نامه ها و پیام ها و کامنت ها در فضای مجازی به مجاز بودن، به اسارت رفته و امیدی به رهایی حقیقت نیست و یا سرسبزی کوفه به مشام می رسد و هزار و یک فریب در رنگ و رخسارمان هویداست که توخوب میدانی چرا که عالم به مکنونات و حاکم به ظهور و باطنی ... و این بار آخرست،چراغ دوازدهمی نشکستنی است و اراده ی الهی تردید ناپذیرست،ذخیره الهی آمدنی است، راهی به آسمان باز خواهد شد ،مستضعفان به ارث خواهند برد، دوز و کلک های زبیری بهایی نخواهند برد، که دستها همه رو شده و منافق به حکم کافر حربی قلمداد می شود . نگاه کن، دقت بیشتر، او مظهر رحمت رحمانی است، او کمال جود جوادی است او به مقام خلافتش دستگیری را، نجات از مهلکه را تفسیر می کند خلاصه او انتهای مهربانی است ،داعی به رحمت کجا و خون و شمشیر کجا ؟ اگرم هست گریزی از آن نیست ناکثین ، قاسطین ، مارقین وهرچی ظالم شمشیر برهنه ای باید سزای تبهکاریش را در دنیا ببیند ، آخرت جای خود . نکته : از ماست که بر ماست ، نکنه از یاران حضرتش نباشیم و به توهم که بازارش داغه ،خود را از سینه چاکان آقا به حساب بیاوریم ؛ چاره ای نیست! داروی این توهم به مطالبه جدی ما از معنای قیام برمی گردد که چقدر ایستاده ایم و به تنها موعظه قرآن لبیک گفته ایم و امروز که نائبش به قدقامت ولیش قیام کرده و در هجوم تیرهای دشمن سینه سپر کرده و مظهر یاد حبیبی است که به هل من ناصر منصور عالم لبیک به نصرت داده است به چه اندازه هم پیمان شده ایم و لغزش از فرمانش که تخطی از امر مولوی مولاست نمی کنیم و در چنین ایامی، سالروز ولادت مولا و نائبش را با هم جشن بگیریم و به یمن چنین ایام خجسته ای بیعتشان را به گردن تا روز قیامت بیاویزیم اللهم عجل فی فرج مولانا و احفظ قائدنا الی ظهور ولیک مَنْ أَرَادَ أَنْ یَنْظُرَ إِلَى آدَمَ فِی عِلْمِهِ وَ إِلَى نُوحٍ فِی تَقْوَاهُ وَ إِلَى إِبْرَاهِیمَ فِی حِلْمِهِ وَ إِلَى مُوسَى فِی هَیْبَتِهِ وَ إِلَى عِیسَى فِی عِبَادَتِهِ فَلْیَنْظُرْ إِلَى عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِب بیایید ناظر مظلومیت باشیم ، مظلوم !؟ اگر از معنایش سوال می کنید بسم الله ، مظلوم یعنی علی و علی یعنی مظلوم ، از همان ابتدای رسالت که پیام آور رحمت خبر از رسالت در میان اقوام خویش داد و اراده معرفی جانشین را داشت نابخردان ازل و ابد در برابر معرفی علی که تنها قیام به یاری رسول داشت موضع گرفتند و به سخریه کنایه به ابوطالب زدند مظلومیت او همراه او تا غدیر ادامه داشت و از آن زمان که منادی هدایت دست او را به ولایت بالا برد من کنت مولاه فهذا علی مولاه ، کینه ها بود که از گذشته به آینده وعده میداد زمان انتقام نزدیک است الآن با بخ بخ بعدا با شعله هایی از کینه و تازیانه ای از نفاق از او انتقام خواهیم گرفت و خلافت را به نام خود مصادره خواهیم کرد و این رسم تاریخ است که حتی بهترینها هم بدون بصیرت و نطق خواص و علم کوفی داشتن عوام که چشم نظربه دهان خواص دارند اگر چه علی باشد ، مستجمع همه ی خوبی ها هم باشد ، باز مظلوم است مظلوم بودن علی توقف گاه ندارد سریالی است که انتها ندارد تکرارشو همه روزه در همه اعصار و امصار می توانید ببینید وقتی معاویه از همه ابزار روز استفاده می کند و تمامی محدثین و شاعران رو به خدمت می گیرد و از تهدید و تطمیع تا قتل و حبس به کار می گیرد جای تعجب ندارد که فاتح خیالی جنگ نرم باشد و شامیان متاثر از فضای مسموم رسانه ای خلیفه شامی ، سوال کنند آیا علی هم نماز می خوانده ، که حال خبر از شهادت او در محراب عبادت می دهید و امروز که فضای رسانه ای با همه فریبهایش به روز شده و از شبکه های ماهواره ای گرفته تا فضای سایبری از منافقین این ورآبی گرفته تا اون ورآبی همه و همه دست به دست هم دادند به بغض تا کنند میهن ما را ویران باز هم می گویید علی مظلوم نیست که نائب مظلومش سیدعلی در تنها کشور شیعی بی یار و یاور مانده و خود ، یک تنه از ارزشهای امام وانقلاب دفاع می کند نکته اول درباره پیغمبر مىگوید: انَّکَ مَیِّتٌ وَ انَّهُم مَیِّتونَ نکته دوم و آن نیازهای ثابت و متغیر انسان السَّلَامُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الْمُطِیعَةُ لِرَبِّها آرى مىبینم که شما میل به رفاه و آسایش دنیا نموده و دست از آنکه شایسته تولیت و امامت است برداشتهاید، و خود را از مسئولیّت تکالیف و حدود و وظائف دینى رها نموده و آزاد ساختید، و هر آنچه دیده و شنیده و مىدانستید را بدور انداختید، حال اینکه اگر شما و اهل زمین کافر شوند، براستى که خداوند بىنیاز و ستوده است. جملات بالا فرازی از خطبه و احتجاج فدکیه بانوی عالم الگوی همه مردان وزنان صدیقه طاهره سلام الله علیها است که به حق از امام و ولی خودش دفاع کرد و از ماهیت اصلی نامردمان آن زمان پرده بر می دارد همانها که از اسلام راستین فاصله گرفته و از کفار بدترند کسانی که از پشت به اسلام و اسلامیان خنجر می زنند و درمقابل ادعای مسلمانیشون گوش عالم رو کر می کند ْ أَیُّهَا النَّاسُ اعْلَمُوا أَنِّی فَاطِمَةُ وَ أَبِی مُحَمَّدٌ راستی او فاطمه است که چنین زنانه به میدان می آید وحجت را بر ما تمام می کند آیا توانستیم از نایب امام خود دفاع کنیم ایده آل دنیای متجدد (حیوان انسانی ) است که قدرت عضلانی اش را به بیشترین حد بالا برده است ، قهرمانانش ورزشکارانند ، حتی اگر ددمنش باشند ، آنها هستند که شور و شوق عمومی را بر می انگیزند ، اعمال برجسته آنهاست که بر علاقه پرشور جمعیت فرمان می راند ، دنیایی که در آن چنین چیزهایی را می توان مشاهده کرد به زیر سقوط کرده است و به نظر می رسد که به انتهایش نزدیک است
اسلام قانون است نه پدیده و آنچه متغیر است پدیده است. قرآن هم مىگوید اسلام باقى مىماند ولى پیغمبر مىمیرد:
مصطفى را وعده داد الطاف حق گر بمیرى تو نمیرد این سَبَق
ولى درباره اسلام و قرآن مىگوید: انّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکْرَ وَ انّا لَهُ لَحافِظونَ
مسائل دینى متوجه روح زندگى است نه شکل زندگى.
شما اگر در خود اسلام مطالعه کنید- و این از ممیّزات اسلام است- در یک جا نمىبینید که اسلام روى شکل و صورت زندگى تکیه کرده باشد، بگوید من همین صورت را مىخواهم، این صورت نباید تغییر کند.
همیشه روى روح و معنى زندگى تکیه مىکند.
ادامه مطلب...
Design By : ParsSkin.com |